دخترک زل زده بود به خاک شلمچه
گفت: شلمچه؟
اگه عروسکمو بهت بدم
بابامو بهم میدی؟
شما میتوانید در این وبلاگ "تبلیغات" کنید !!!
دخترک زل زده بود به خاک شلمچه
گفت: شلمچه؟
اگه عروسکمو بهت بدم
بابامو بهم میدی؟
گفتم : میری؟
گفت : آره
گفتم : منم بیام؟
گفت : جایی که من میرم جای ۲ نفره نه ۳ نفر
گفتم : برمیگردی؟
فقط خندید...
اشک توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین انداختم
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا اورد
گفت : میری؟
گفتم : آره
گفت : منم بیام؟
گفتم : جایی که من میرم جای ۱ نفره نه ۲ نفر
گفت : برمیگردی؟
گفتم : جایی که من میرم راه برگشت نداره
من رفتم❤اونم رفت...
ولی...
اون مدتهاست که برگشته
و با اشک چشماش
خاک مزارمو شستشو میده...
شما میتوانید در این وبلاگ "تبلیغات" کنید !!!